زنده به گور

گاهی خنده بیخ گلویم را می گیرد.آخرش هیچ کس نفهمید ناخوشی من چیست.همه گول خوردند! هدایت

زنده به گور

گاهی خنده بیخ گلویم را می گیرد.آخرش هیچ کس نفهمید ناخوشی من چیست.همه گول خوردند! هدایت

من از واژه هایم دلتنگ ترم

 

ساعت هشت و نیم صبحه.سر کلاس زلزله نشستم.آیین نامه ۲۸۰۰ زیر دستمه.

استاد از زلزله های بزرگ دنیا  صحبت میکنه. و چیزی درون من از پس لرزه های رفتن

تو آوار میشه.....

هنوز هم در تقاطع خیابان های خواب و خاطره ایستاده ام جنب کوچه ی حماقت...درست

زیر تابلوی ایستادن مطلقاً ممنوع.......

 اما دیگر گلایه ای نیست....نه از این خوابهای پر کابوس......نه از این بیداری بدون رویا....

نه از پرده ی این همه پنجره.....و نه از غیبت دست سرد تو در میان دستهای تبدار من.....

 حتی دیگر روزهای نبودنت را هم نمی شمارم....

تنها برای خیال آمدنت قبر میکنم....هر روز گود تر از دیروز...

                                                                                                ۸۶/۲/۱۲

                                                                                      ۸:۳۰ سر کلاس زلزله

نظرات 30 + ارسال نظر
مرجان پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:03 ق.ظ http://tara65.blogsky.com

آره شورشو در آوردی...بعدشم اینکه ...من از چی باید ناراحت می شدم؟!!!!

حمید پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:00 ب.ظ http://disgraced.blogfa.com

گلایه اگر هست از سکون ایستایی من و توا

عجب جواب هوشمندانه ای......من بدجوری کم اوردم.......

نقره ای پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:52 ب.ظ http://silverheart.blogsky.com

یه عمره بساتمون رو زیر تابلوی استادن مطلقاً ممنوع پهن کرده ایم ... کجا بریم؟ جای دیگه ای برامون نمونده!

parazit پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 04:34 ب.ظ http://parazitha.blogfa.com

پست رفیق:
وقتی آغوش رفاقت یه تلس
حرف هفتیر پر رو باور کن
وقتی هر نفس میشه شکل قفس
حرف هفتیر ر رو باور کن


وقتی به گور خیال میری طناب زندکی رو با خودت ببر!

مسعود کیمیایی....

دخترک قصاب پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 04:36 ب.ظ http://dammit.blogfa.com

میدونی اگه بیاد چی میشه ..تازه میفهمی این همه بی خودی گور کندی ..تازه میفهمی اصلا هومن بهتر که رفته بود ...بعدش همش دلت میخواد کاش هیچ وقت برنمیگشت که از چشمت بیفته

گواش پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 07:44 ب.ظ http://guash.blogsky.com

زنده بگور عزیزم ممنونم. من معمولن به وبلاگ‌هایی که دوستشون دارم لینک می‌دم. به تو هم لینک دادم دوست خوب.

مرسی عزیز......من هم تو رو لینک کردم....به همون دلایل

ماخ خانم پنج‌شنبه 13 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:09 ب.ظ http://ww.mahkhanom.blogfa.com

وبلاگ جالبی درای موفق باشی

مردی که مرده بود جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:46 ق.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

در راستای متحول شدن مسعود ده نمکی من هم متحول شدم.....دست از این نظارت بر نظرات شما برداشتم.....هر چی میخواهید بنویسید....ولی اگر خواستید فحش بدید.....یه جوری باشه که فقط خودم بشنوم......خوانواده نشسته.....ای بابا....

باغبان جهنم جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:56 ق.ظ http://baghbanejahanam.blogfa.com

سلام
ما عادت داریم که خیلی چیزها را زود به گور بسپاریم و مثلن خلاص...
ولی تازه مرده پرست می شویم ...نه ؟!

نازنین جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:22 ق.ظ http://www.whitepermite.blogfa.com

سلام خوبی؟
واقعا وبلاگ جالبی داری
بهترین و توپ ترین وبلاگی که امروز دیدم مال تو بود
موفق ترباشی
اگه وقت کردی به منم سر بزن
قربانت بای




در این دنیا که حتی ابر
نمی گرید به حال ما
همه از من گریزانند
تو هم بگذر از این تنها

[ بدون نام ] جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:25 ق.ظ

عجب حماقت شیرینی می خواهم تا ابد احمق بمانم
به جای تابلوی مطلقا ممنوع زیر پنجره ی اتاقت می ایستم
هر چه باید یاد می گرفتم قبلا عشق به من آموخته بود:
به این راحتی هرگز تسلیم نشو

حوا جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 01:39 ق.ظ http://www.havva7.blogfa.com

من اون بالاییم یادم رفت اسمو آدرس بذارم

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قورباغه درختی جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 10:05 ق.ظ http://rouzan.blogfa.com

خوبیش به اینه که این درد مشترکه. بی خیال هم نمی شه شد حتی اگه صد سال بگذره من ساده فکر می کردم می شه اما حالا که تارهای سپید موهام زیادتر شده فهمیدم که گور بکنی یا نکنی وایستی یا نه اصلا هر غلطی بکنی هیچی نمی شه اون دیگه تو نخ تو نیست.

ژولیت جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:26 ب.ظ http://princesses-parand.blogsky.com

دوباره سلام.
یه چیز جالب تو نوشته هاتون نظرم رو جلب کرد...
اینکه شما روی تمام کلمه هایی که به رفاقت مربوط میشن خط کشیدین...
جالبه...اما فکر نمی کنین این جوری رو دل خودتون و دل کسانی که دوست تون دارن خط می کشین....؟؟؟
خیلی کامنتم پیچیده شد....
امضا ژولیت

مردی که مرده بود جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:26 ب.ظ http://zendeh-be-goor.blogsky.com

در راستای متحول شدن مسعود ده نمکی من هم متحول شدم.....دست از این نظارت بر نظرات شما برداشتم.....هر چی میخواهید بنویسید....ولی اگر خواستید فحش بدید.....یه جوری باشه که فقط خودم بشنوم......خوانواده نشسته.....ای بابا....

از یک آشنا جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:43 ب.ظ

چقدر تلخی؛خیلی وقت بود سر نزده بودم؛ وقتی مییام اینجا لحظه هام مثل اون وقتا تلخ و جهنمیه؛ حتی یادتم دیگه از اینجا رفته. ( شوخی کردم به کارت برس)

پارمیس جمعه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:26 ب.ظ http://apadana2006.blogsky.com

سلام آقای سهند با معرفت. خوبین؟ مرسی که همیشه به من سر میزنید و شرمنده از اینکه چند روزی نتونستم بیام...شاید در چند روز آینده بازم این اتفاق بیفته البته متاسفانه٬ واسه همین پیشا پیش معذرت می خوام. هر دو پست رو خوندم.... مثل همیشه ساده...راحت و روون....
چیزی که داره همه گیر میشه... بی خیال شدن در رفاقت.... نمی دونم...
شاد و سلامت باشید. در پناه حق. یا علی.

نازنین-گل یخ شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:38 ق.ظ http://nazanin55.blogfa.com

سلام چه خوب زود ز.د آپ میکنی ..ظاهراْ انگار کمب دیر رسیدم...اما به هر حال مثه بقیه نوشته هات عمیقه
از دل برآید لاجرم بر دل نشیند

حمید شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:39 ق.ظ http://disgraced.blogfa.com

پاشو از اون کلاس لعنتی بیا بیرون...یالله

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین) شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 09:48 ق.ظ http://rue.blogsky.com

سلام
ممنون به وبلاگم اومده بودی
در عین سادگی خیلی با معنی می نویسی
بازم به من سر بزن
دلت شاد

آب آِتشگون شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:08 ق.ظ

آب آتشگون شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 11:59 ق.ظ

قصدم این نبود که دلخور بشی . میخواستم ببینم اگر نوشته ها واقعی هستند. یه فضولی بکنم . به هر چی بهش اعتقاد داری . دنیا ارزش اینو نداره که بخوای خودتو حروم کنی برای کسی. باور کن . بچسب به در س و زندگیت تا وقتی همسن من شدی در حسرت فوق و نظام نمونی و اگر هم بخوای بهشون برسی باید جون بکنی.هیچ کس برای آدم نمیمونه از بند همه رها باش . من اینو ۶ ماهه فهمیدم . تو این چند وقته ازبس حرص خوردم کلی موهام سفید شده. تو زودتر درک کن که فقط خودت مهمی. همین. خیلی هم قشنگ مینویسی یه ذره با روحیه تر بنویس

سلام....من با اجازه خودم کامنتت رو آوردم بالا چون گفته بودی برای این پست نوشتیش.....

رضا شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 05:10 ب.ظ http://www.reza8mile.blogsky.com

این قسمت خیلی جالب بود : تنها برای خیال آمدنت قبر میکنم....هر روز گود تر از دیروز...

حمید شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 06:29 ب.ظ http://disgraced.blogfa.com

برای پایان...این آخرین نوشته منه. بیا مترسک این جا هم مال تو...من کم آوردم...من باختموووو

سارا شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 07:59 ب.ظ http://errors.blogfa.com

تنهاییم را عریان میکنم ،تنهاییم را که کمی هم شبیه مرگ است...«تنها یک نفر می­تواند به لحظه­های بی­تو بودنم احترام بگذارد.مرگ کلاهش را از سر بر ­می­دارد.»ولی میدونم قبر خالی هم هیچوقت پر نمیشه...چون خودم قبلا گور کنی کردم!!!

معاصر شنبه 15 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 08:45 ب.ظ http://www.jadehyekhial.blogfa.com

زلزله...........کلاس خوبی رفتی.
چرا میگی مردی که مرده بود؟

[ بدون نام ] یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:28 ق.ظ

« درود و فراوان درود »


ابر آمد و زار برسرِ سبزه گریست


بی بادۀ ارغوان نمیباید زیست


این سبزه که امروز تماشاگهِ ماست


تا سبزۀ خاکِ ما تماشاگهِ کیست



« تا درودی دیگر بدرود »

امیر پرویز یکشنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 12:32 ق.ظ

از این قسمتش خوشم اومد و میتونم کاملا حسش کنم ( و نه از غیبت دست سرد تو در میان دستهای تبدار من ) دستهای اونم سرد بود و زمستونها دستای من گرمش میکرد.

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین) جمعه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1386 ساعت 03:09 ب.ظ http://rue.blogsky.com

غمگین بودم که چرا کفش ندارم٬
تا روزی مردی را دیدم که اصلا پا نداشت...!!!
.
.

حمید یکشنبه 18 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 05:00 ب.ظ http://disgraced.blogfa.com

این شاید تحریک کننده ترین مطلبی بود که می تونستی برای برگشتنشبنویسی....لذت خوابیدن توی گوری که هر مترش هر جای بدنش نفرت تو یعنی تو جریان داری توش.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد