آدمی زادگان این حوالی
نمی دانند
من
چگونه از لرزش این دست و دل خراب
هزاران بار ویران تر از ویرانه های شهر بم شدم
نمی دانند
من
همنشین صریح ترین واژه ها هستم
مثلا
داس ، دست ، دوست
زندگی برای من ساده است
اتفاق هایی که نمی افتند
روزهایی که می گذرند
پاییزهایی که می مانند
................................................................................
30 آذر 92 - دربند