آسمان را که مینگرم عطر خیالت مجالم نمیدهد... دوباره از نو بازمیگردم به سر سطر ... آنجا که نام زیبای تو نگاشته شده است... آنجا که نام من آغاز میشود... آن لحظه که عشق می روید و من در هوایش نفس میکشم... فانوس ستاره ها را خاموش میکنم و چهره ی مهتاب را در پشت ابرها پنهان میکنم ... تا دستانم در دست های گرم تو جای دارد چشم هایم را بر روی هر آنچه دیدنیست میبندم... تصنیف عشق را برایت زمزمه میکنم
عالی بوددددددددددددددددددددددد [گل] در کلبه کوچکمان منتظرت هستیم
vali arzeshe adabi ham dasht...
آسمان را که مینگرم عطر خیالت مجالم نمیدهد...
دوباره از نو بازمیگردم به سر سطر ...
آنجا که نام زیبای تو نگاشته شده است...
آنجا که نام من آغاز میشود...
آن لحظه که عشق می روید
و من در هوایش نفس میکشم...
فانوس ستاره ها را خاموش میکنم
و چهره ی مهتاب را در پشت ابرها پنهان میکنم ...
تا دستانم در دست های گرم تو جای دارد
چشم هایم را بر روی هر آنچه دیدنیست میبندم...
تصنیف عشق را برایت زمزمه میکنم
عالی بوددددددددددددددددددددددد [گل]
در کلبه کوچکمان منتظرت هستیم
اینبار می خواد یه قناری حصاری برات بخونه
گره ای کور هستی با چشمانی بینا رفیق همیشگی من
خوشم اومد...همین!
سلام...
وقتی همه هزارتا گره کوره...خیلی بصیرت میخواد که کوری خودتو میبینی!
درود بر تو محشر بود با اجازه لینکت میکنم. چتر آرامش سایبان خستگیهایت باد در پناه مهر از هر گزندی در امان باشی بدرود
درود دوست عزیز
تمام کسایی که جور دیگه می بینن و می فهمن گره کور هستن آره حقیقت همینه...
خیلی باحال بود