من از نا خوانده ماندن نمیترسم هراسم از این است که چیزی برای نوشتن نداشته باشم.
من از تنهایی نمیترسم ولی میترسم از روزی که برای فرار از تنهایی از خودم فرار کنم.
من از نابودی نمیترسم ولی از نبودن میترسم.
من از پروانه نمیترسم ولی از پروانگی میترسم.
من از روز نمیترسم ولی از روزگار میترسم*.
من از غار غار کلاغها نمیترسم ولی از سکوت کبوتر ها میترسم
من از پیچ های جاده نمیترسم از این میترسم که بعد از آخرین پیچ کسی در انتظارم نباشد.
من از بیهوده بودن سخت میترسم.
سهند
۸۶/۱/۱۴- ۲:۴۵ بامداد
..................................................................................
*- با الهام از حسین پناهی
سلام
خیلی زیباست ترسی که آدم به خاطر از دست دادن موقعیت ها تو دلش باشه
موقعیتی برای انتخاب
برای انتخاب کردن و انتخاب شدن
انتخاب خوب زندگی کردن
منم می ترسم
خیلی قشنگ بود و قابل تامل!
ترس نامانوس و آشنا...
امیدوارم سال خوبی رو شروع کرده باشی.
بسیار زیبا بود.......
وقتی شب از راه می رسد
وقتی باران می بارد
ترس در رگهایت
یخ میزند
آن هنگام
که صبح میدمد
هرگز نمی خندی
منتظر شب میمانی
که باز میگردد
سلام سهند جون
سال نو مبارک
متن بسیار جالبی بود.
خوشحال میشم بیشتر با هم آشنا بشیم .
موفق باشی
با اجازتون من اینو تو بلاگم نوشتم:)
با اجازتون من اینو تو بلاگم نوشتم
ولی اسمتونو نمی دونم که زیرش بنویسم:-؟؟