تو غزل ناز بودی.....بانوی هزار هزار ترانه.....خانم رنگین کمان......زلال بانو....غزلک....
من شاعر...من عاشق....من فدایی.....غزل باخته.....شب زده....هم فصل شکستن....
تو اگر به یاد نداری ترانه ها به یاد دارند.......
.............................................................
پ.ن۱:آی وبلاگ نویس های خوش خیال آن ماسک تارکوفسکی را از صورتتان بردارید....همه تان یانگومید.
پ.ن۲:روزگارما
از وبلاگتان بهره لازم رابرده ایم شما هم به ما سربزنید اگر برایتان ممکن میباشد وبلاگهای من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما بوزد و بازدیدکنندگان شما گوشه چشمی به وبلاگ ما داشته باشند پیروز باشید به امید روزی که وبلاگهای من باعث شادی و امید شما دوست عزیز شود=>
http://www.dvp.mihanblog.com
کلیک کن تو قلب من
http://www.iranmaxim.mg-blog.com
وبلاگهای +/- جایزه 800 دلاری
http://www.mamno-13.blogsky.com
ورود 13- ممنوع
http://www.shovaliehsabz.blogfa.com
عشق شوالیه سبز
http://www.emailiranian.persianblog.ir
شانس درخونه تو زده
اون قسمت نسیم و اینهاش خیلی با حال بود
آقا دیگه تعریف نمیکنم که از چه جنبه لطیفی به عشق نگاه کردی و این حرفا....غزل؟....غزل ناز ...منو یاد تعریف یه نفر از همسرش انداختی...آره...ترانه ها به یاد دارند.....و ما فراموش میکنیم....به یاد تمام ترانه هایی که با نام یک زن شروع میشه و خودخواهیهای یک مرد را به تصویر میکشه جز سیاوش که میگه...هرگز نخواستم ...بهت بگم مال منی به تو جسارت بکنم!
یانگومند؟؟؟؟؟
سلام
کوتاه و مفید.لطیف بود
این یانگومید یعنی چی؟
یانگوم . خوب یا بد؟
سلام دوست عزیز ....وبلاگت رو دیدم و متن اخرت رو خوندم ... جالب بود !! قالبت زیباست ...اسم وبلاگت هم که تداعی گر نویسنده ی بزرگ ایرانی صادق هدایت عزیز ! خوشحال می شم اگه به وبلاگ من هم سر بزنی ...
او بود و تو نبودی.....و تو بودی و او نبود....
قصه همه ما همین است....
چرا یانگوم حالا؟!!!!روش فکر میکنم ببینم به نتیجه ای میرسم؟
بعد میام بهم بگو حدسم درست بوده یا نه؟
ترانه ها مردند ... وقتی شاعر آتش گرفت ...
*.نارنجی بلاگت رو دوست ندارم ... زنده است ...
آخه من با این ریش و پشمم کجام مث یانگومه آخههههه؟!
غزل
ترانه
رنگین کمان
زلال
این روزها ترانه ها هم آلزایمر گرفته اند که نکند مجبور باشند به یاد بیاورند او چه بوده است... من چه بوده ام...!
اصلا از کجا معلوم که من چیزی بوده باشم....
ولی می دانم که او هیچ کدام از این ها نبود............
نمی شه من گیوم یونگ باشم؟ خیلی به شخصیتش حسودیم می شه!
به وطن بازی دعوت شودی ...یه سر به من بزن.
سلام و درود
اول از همه نام وب شما بنده را وسوسه کرد ببینم این مرد ی که مرده بود چه در دل داشت.
دوم از این پدیده ی یانگومیزم(!!!!) هم در عجب همی شدم !...
.........
شما به شدت به هدایت علاقه دارید فضای این جا هم این نظر را تائید می کند:
زنده به گور.....جمله امل وب....طرز فکر و دید شما ...
همه و همه بسیار زیبا بود (زیبای نه به معنای متداول امروزه)
از فضای وب نویسی و بلاگر های این روز های ایران به شدت فاصله دارید
تبریک.
موءید باشید .
این روز ها خیلی ها خیلی چیز ها را یه یاد ندارند!
اگر ندارد.
مثل شما مثل ما
اراده....در من وجود ندارد
افسوس....
چشم!
یعنی چی یانگومیم؟؟؟
(بیجواب میمونه٬ نه؟ مثل بقیه... با یه تفاوت: کامنت اونها رو خوندین و بیجواب موند اما بعید میدونم این کامنت رو ببینید اصلا!!)
وبلاگ قشنگی داری