اکنون این جا
بی تو و بی ما
دلم برای از تو نوشتن تنگ است
دلم برای عشق تنگ است
بریدن گلوی یاس پیر
گناه دستان هر که بود
دستان من اما محکوم شد
به خشکیدن خواهش سبزش
سیل اشک خاطرات را با خود نمی برد
یادها با باد همسفر نمیشوند
هیچ نرده ای شاخه ی پیچک را تا خورشید نخواهد برد
هیچ دستی به اندازه ی دستان من نشد
هیچ قلبی به سرخی قلب من نبود
هیچ نبضی به ضرب آهنگ نفسهای من نمی تپید
به گاه زمزمه ی ترانه های غربت
هیچ کس هم دهان من نبود
هیچ کس هم بغض من نبود
در میان پرسه های خیس
اکنون این جا
بی تو و بی ما
دنباله ی بادبادک خوش باوری هایم
برای گره زدن باورهای دیروز به آرزو های هنوز
به اندازه ی تمام شب های مستی
که بی تو مرا انتظار میکشند
به بلندی ی هزار و یک شب یلدا
کوتاه می آید
..........................
پ.ن:شبی تا صبح در خانه ی دوستی زخم خورده این نوشته را بر آهنگ هق هق بی وقفه اش نوشتم.......
پ.ن:این نوشته به سبک غزل گریه های شهیار قنبری نوشته شده...و چهار خط ابتدایی از دفتر اول گزینه ی درخت بی زمین سر آغاز این نوشته شد.....
ما را چه شده است سهند؟...همه چیز هست...همه چیز ! اما باز هم دلتنگم!
نمیدونم......شاید همین بودن همه چیز.......
خوب شد... دیالوگت داشت تبدیل به مونولوگ میشد
چرا منم عین من بند دوم فکر میکردم هیچ کس ... من
هیچ .... من
بازآمدم...
سلام......
برای اولین باره که میام و وبلاگتون رو مناظره می کنم....خیلی زیبا نوشتی...مخصوصا پست دیالوگی بین من و خودم...سعی می کنم همه رو بخونم......در ضمن ادرس وبلاگتون رو از وبلاگ آنتی پیدا کردم....به چرت نویس زاید الوصف وبلاگ زندگی من هم سر بزن...خوشحالم میکنی رفیق..... در ضمن من شما رو لینک میکنم
دیگه هیچکس پاسخگوی این چراهای ما نیست.....
سالهاست هیچ مانندی برای درد هایمان نمی یابیم
بازم برو دم در خونه دوستت
طبع شعرت اونجا بی نظیر
شاید کار ؛کار زخم دوست باشه
در خانه ی دوستم..........روی( ر) سکون بگذارید لطفا....
سلام . صبح بخیر
خوابی بسیار طولانی داشتی. و اکنون باز هم غمنامه ای.
قشنگ بود....
برای گره زدن باورهای دیروز به آرزوهای هنوز....
خوب باشی
دلم برای از تو نوشتن گرفته است.
شهیار ایرج اردلان
لاله ترانه باران.....
باید عبور کرد
از همه ی حس ها
سلام سهند
چقدر پر درد بود....چقدر پر غم بود.....چقدر پر بود از هیچ کس؟......چقدر من توش تنها بود....هی هی هی روزگار
در این همسایه مرغی ست.....
دلم برای عشق تنگ است ...
سهند جان خوشحالم که برگشتی به سلامتی!!!
قشنگ نوشتی اما حیف که دوستت خیلی داغون بوده امیدوارم راهی برای التیام زخمهاش پیدا کنه.
ممنون بخاطر کامنتت اما من این سه روزه تهران بودم و نتونستم تاییدشون کنم. امتحانم خیلی نزدیک شده :(
اما با دیدن کامنتاتون انرژی میگیرم. بازم ممنونم
سلام همسایه
رسیدن بخیر!!
هیچ...
این هیچ ها کلافه ام کرده!
بر میگردم
سلام
صد درصد با آهنگ هق هق جره.خیلی قشنگ بود.من با کارای شهیار قنبری آشنا نیستم.ولی نوشتهء تو زیبا بود.
سلام. خوندمش. موقث باشی سهند عزیزم.
چقدر زیبا..غمم افزون شد..
مدتها خام بودم فکر میکردم عشق مقدس است.موجود است.
اون عشقی که من گفتم رو فقط از یک مادر میشه گرفت..
عشقهای خاکی به خاکت میکشند.چقدر خام بودم که روزی باور کردم.امروز میخواهم عشق را بالا بیاورم..
سلام دوست عزیز
شعر فوق العاده زیبایی بود
لذت بردم از سطر سطر نوشته هاتون
خوشحالم میکنید پیشم بیاید تا بیشتر با هم آشنا بشیم
دوستتان دارم تا مرگ غزل
گاهی تلخی جایگزین شده ات مرا شکست می دهد/ گاهی برای ابد تو را صدا می کنم/ گاهی فقط نقطه پایان تو، مرا فریب می هد/ یاد تو مرا سخت بیمار می کند/ کاش فقط قلبم نداشتنت را باور کند.
دلم برای عشق تنگ است
...از آرزوهای هنوز......
زیبا بود سهندجان....دلم را لرزاند..
هیچ نرده ای شاخه ی پیچک را تا خورشید نخواهد برد
سلام
من شعرهای عاشقانه رو خوب نمیفهمم اما این خیلی عالی بود .... ناراحت شدم به خاطر گریه های دوستت ..... مثل اینکه خیلی زخمش عمیق بوده که تو این جور شعر گفتی .....
موفق باشی
سلام آقا سهند عزیز. خوبین شما؟!دست نوشته های شما انقدر دلنشین و زیباست که جایی برای حرف زدن باقی نمی ماند فقط میتونم بگم زیباست زیباست ...........و باز هم زیباست.
برای تو ازتونوشتم تابدانی هیچ کس به اندازه تو تووجودم جاری نیست !
و تو.... اگر خواستی برای من ..................
هیچ ننویس تادلم خوش باشد که شاید هنوز میخواهی مرا !
...
نمیدونم چرا خوندمش دلم میخواد بگم..
.
تو تنهایی یخ میزنم
به بادبادک نخ میزنم...
بادبادک آرزوهام رفته بالا رفته بالا..
از غم بالا رفتن اون.. لاغر شدن غرغره ها..
آپم... با یک تراژدی...
اینجا که میام : دریغا که بار دگر شام شد
تو بالایی یادم رفت اسممو بذارم این سیستمه مسخره هم که نمیذاره باز بذارم...الان دیکه از ته دل میگم بیا پرشین...
بازم تو بالایی اسممو یادم رفت بذارم...لینک شدید.
این قالب بر عکس نوشته های شما خیلی سرده..........
وبلاگ خوب و جامعی داری
اگه می تونی بیا باهم تبادل اطلاعاتی داشته باشیم
من ایمیل تو را ادد کردم اگه قبولم کنی با نام
isa_20062002@yahoo.com
و ممنون از اینکه از وبلاگم بازدید کرده بودی
سلام
شعرهای شهیار را زندگی کرده ام
واز شعر تو لذت بردم