زنده به گور

گاهی خنده بیخ گلویم را می گیرد.آخرش هیچ کس نفهمید ناخوشی من چیست.همه گول خوردند! هدایت

زنده به گور

گاهی خنده بیخ گلویم را می گیرد.آخرش هیچ کس نفهمید ناخوشی من چیست.همه گول خوردند! هدایت

گرم سرخ

 

و آن هنگام که این گرم سرخ

بر دیواره رگهایم دلمه بست

 

خاطره ام

         در رگهای زمان

                    جاری خواهد شد                         ۱/۳/۸۶

 

نظرات 67 + ارسال نظر
گواش چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:59 ب.ظ

قشنگ بود. شاعر شدیاااا....

نوید چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:30 ب.ظ http://bottles.blogsky.com

طرح قشنگی بود. تقابل جالبی داشت و حس آرامش.

مرجان چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:42 ب.ظ http://tara65.blogsky.com

زیبا بود سهند....اما شعر بود...ترانه نبود...چرا من سهند را با ترانه های ناسروده اش می شناسم...؟!!!!

یاسمین(حرفهای یه دختر غمگین چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:45 ب.ظ http://rue.blogsky.com

خیلی دلم گرفته...خیلی...دارم میترکم...به کی بگم...

[ بدون نام ] چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:39 ب.ظ http://archiboy.blogsky.com

خوب مینویسی...

سارا چهارشنبه 2 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:55 ب.ظ http://errors.blogfa.com

اکنون می پندارم عشق تو خود مرگ بود در کالبد زندگی... آمد و مرا به خود خواند و در خود فرو برد و رفت... حالا من در مرگی به درازای زندگیم مرده ام...

فردان پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:20 ق.ظ http://aber.blogsky.com/

امروز غروب احساس می کردم مرده ای هستم با تابوتی که درش باز مانده....نمی دونم شاید ...

ونوس ومحمد پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:36 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام
هورااااااااااااااا!
آپدیت شد.هوراااااااا!
باحال بود.ولی من میترسم.ترجیح میدم خونم دلمه نشه!من فضولی کنم؟

ونوس ومحمد پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:31 ق.ظ

یه کاری میکنی آخرش قبل از اینکه محمد بیاد در این بلاگو تخته کنم ها!

ونوس ومحمد پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:32 ق.ظ

منظور بلاگ خودمون بود.سوءتفاهم پیش نیاد!

آدمک باران پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:34 ق.ظ http://adamakebaran.blogsky.com

برعکس پست قبلی ات که بهم حس زندگی داد این حس مرگ میده.
حتما هر دو کنارهم لازمه و زیبا.

ونوس ومحمد پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:57 ق.ظ

نه نه.سوءتفاهمی برای من پیش نیومده چیزی هم به من بر نخورده.به خاطر تو گفتم.دوس ندارم کسی از دیدن بلاگ ما اذیت شه.اصولا من و محمد مثل مورچه ایم!آزارمون به کسی نمیرسه.یه بلاگ دیگه هم داشتیم.یه عده از بودنش ناراحت بودن جمعش کردیم.وگرنه شما چیزی نگفتی که به من بر بخوره.
در ضمن من عمرا بتونم ۴۵ ساعت بیدار بمونم.خیلی برام جالبه.بهتره بگم جالبی!

آدمک باران پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 10:03 ق.ظ http://adamakebaran.blogsky.com

خاطره ام در رگهای زمان جاری خواهد شد؟! نمی دونم!
میشه در مورد کامنتی که برام گذاشتی بیشتر توضیح بدی؟

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌قورباغه درختی پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:31 ب.ظ http://rouzan.blogfa.com

شعر قشنگیه تو هم کشته مرده فضای سیاهی. درک و فهم این فضا بر خلاف ظاهرش خیلی سخت و پیچیده است. اما سیر صعودی شعرت نشون می ده که به فهمش نزدیک شدی.
حالا... ترشی نخوری یه چیزی می شی!!!
موفق باشی.

بارون پنج‌شنبه 3 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:03 ب.ظ http://delvapasiii.blogsky.com

شعر رو خودت گفتی؟
قشنگ بود...

ونوس ومحمد جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:16 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

نمیخوای بگی که قهری که؟رفتی کمبود خوابتو جبران کنی؟

ونوس ومحمد جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:24 ق.ظ

خاطرات مشترک ...
بهترین و بدترین خاطرات من خاطرات مشترکن!ولی درست میگی.حرمتشون رو نباید شکست.
آخه میگم بدقولی نه از این بدقولیا که.شبا میگه بهت زنگ میزنم ۳ صبح زنگ میزنه .ولی همینش هم شیرینه.فکر کنم خودت میدونی.

گیسو جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 02:01 ق.ظ

تو رو هم خدا بیامرزد مرد ی که مرده بودی

دیوا جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:22 ق.ظ http://www.divamoj.blogfa.com

نفهمیدم
گرم سرخ ؟

معاصر جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:03 ب.ظ http://www.jadehyekhial.blogfa.com

خوب بود.ولی گرم سرخ یه کم معمولی نیست؟ کاش یه کلمه کمیاب یا جدید براش خلق میکردی.

دختر ۲۰ ساله جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:06 ب.ظ

یعنی هیچ وقت ..نه ؟!!




داشتم امیدوار میشدم..:(...
این پستت...قشنگ بود ولی..پره غم !
اِهه...
تا کی میخوای با خاطره هات زندگی کنی...
ترو خدا ول کن !
...
میدونم من هیچ کارم و حقی ندارم اینارو بگم ..ولی دلم میسوزه.
و اینم میدونم به دلسوزی من و امثال من احتیاجی نداری !

ساکت میشم چشم..

محمد جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:31 ب.ظ http://www.moonwallker.blogfa.com


به دمی
دیداری
می توان راضی شد
به تمنای نگاهی
میتوان
تشنه جانبازی شد
می توان دل خوش کرد
به کلامی که شنید
از دو خط نامه سرد
می توان داغ شد و
شعله کشید
از جهنم گذری کرد
و گذشت
به گذرگاه رسید
به گذرگاه تباهی
به جنون
و از عطش فریاد زد
آخرین عشق کجابود
که در فصل خزان دل ما آمد و گل کرد ؟
آخرین عشق کجا بود
که در غروب ما تازه طلوع کرد ؟
و ایا این
خاتمه تازه اوست ؟
اخرین عشق کجا بود
که امروز عیان شد ؟
این راز دل مارا
این راز دل مارا
چه راحت بیان شد
از عشق چه دارم من ؟
از عشق چه دارم من امروز عصای دست
افسوس و صد افسوس
یک بار دگر بن بست
ای عاشق در انتظار چه نشستی ؟
در انتظار بادهای پاییزی
بارانهای بهاری
برگهای زرد
و یا
شکوفه های ارغوانی ؟
در انتظار کدامی ؟
انتظار بیهوده است
پنجره را باز کن
جدار را بشکن
غبار را بشوی
و خاطره را
به خاطره ها بسپار
تا پایان
پایانها مانده
این است زندگی
این است روزگار
...

یاسمنگولا جمعه 4 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:07 ب.ظ http://yasmangoolabad.blogsky.com

دروووود
مرسی داریم ... چون درش تخته شد ایول دیگه؟
شما هم ایول ...بیشتر تر ترتر
بدرووود

حوا شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:01 ق.ظ http://www.havva7.blogfa.com

خون در رگ های من خیلی وقته یخ بسته
مثل خاطره هایی که هیچ گاه تمام نمی شوند

آدمک باران شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:01 ق.ظ http://adamakebaran.blogsky.com

ما آمدیم نبودید ؛)

بودم....یه مطلب قشنگ هم داشتم به اسم چرک.....ولی رو وب نذاشتمش چون نمیخوام حرمت خاطرات مشترک رو بشکنم....هر چند که قبل از من شکستند....ولی من نمیتوانم....

مهتاب شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:56 ق.ظ

سلام آقاسهند میشه بگید چرا جواب هیچ کدوم از کامنهارو نمیدید؟این نهایت غرور یه پسره میدونستید؟

معذرت میخوام......اصلا من آدم مغروری نیستم......همه خصوصیات بد رو دارم جز این یکی...فقط یه کم وقت ندارم....و هر دوستی که اینجا نظر بده......من روی وب خودشون نظر میدم........تا حتما ببینند...شما متاسفانه آدرس نگذاشتید

ونوس ومحمد شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:44 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام
خوش به حالت.کاشکی منم میتونستم برم پارک.تنها بشینم و گریه کنم.یا با محمد.ولی کسی پیشم نباشه که بخواد دلداریم بده یا آرومم کنه.خوش باشی.

نازنین-گل یخ شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 08:58 ق.ظ http://nazanin55.blogfa.com

جالب و پر از تفکر...!!
تا زنده ای کسی قدرتو نمیدونه اما کافیه خون از حرکت بایسته .....خاطره جاری میشه...انگار خیلی بیشتر از قبل زنده ای!!

شلم شوربا شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:11 ق.ظ http://www.nimarasi.blogfa.com

آسپرین بخور خاطراتت دلمه نبنده. آخه خاطره را رقیق میکنه

وقتی مردی آسپرین هم فایده نداره

دنیا دیگه مثل تو نداره... شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:16 ق.ظ http://www.click123.blogfa.com

خاطره باید جاری شود

چه در رگ چه در قلب

وبلاگت خیلی سخت باز میشه
امروز بالاخره تونستم

دیوا شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:51 ب.ظ http://www.divamoj.blogfa.com

No Connection!

سرور من که خیلی خوب کار میکنه

میترا شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:50 ب.ظ http://www.shassosa.persianblog.com

خیلی جالب بود...

ایلیا شاملو شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:09 ب.ظ http://mardikelabnadasht.persianblog.com

نظر لطفتونه
همه چی بوداره
باید یاد گرفت همه چیو بود کرد .
.....
متن زیبایی بود
........
تا بعد

ظهری شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:13 ب.ظ http://bustansaribakhsh.persianblog.com

امروز اولین ورودم به بلاگت بود
بازم باهات خاهم بود
بابای

آناهیتا شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 03:44 ب.ظ http://tulesag.blogfa.com/

رگهای مسخره ی زمان

حمید شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:04 ب.ظ http://disgraced.blogfa.com

کی بود کی بلود من نبودم....

مونا شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 04:59 ب.ظ http://dokhtarakebarooni.blogfa.com

سلام

ممنون که اومدی

خیلی قشنگ بود ...موفق باشی

مهتاب شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:56 ب.ظ http://www.matarsmn.blogfa

نخواستی از من بلند شوی

تو شبای بی کسی ما همه دنبال منیم.....

کوچولو شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 06:10 ب.ظ http://23466.blogfa.com

سلام...اسمتو خیلی جاها دیده بودم اما نمی اومدم تو وبلاگت....آخه میترسیدم یه کمی.....اسمت یه کمی آدمو میترسونه....مرسی که اومدی پیشم شرلوک هلمز!!!!!:دی
آره دادشم دقیقا ۱ ساله رفته اما انگار ۱ قرنه رفته.....آخه خیلی باهم رفیق بودیم.....از وقتی رفته من خیلی تو خونه تنهام......اما حالا داره میاد:*
وبلاگتو سر یه وقت مناسب میخونم.....لیکت کردم:دی(بدون اجازه)

دکتر واتسن.......

محمد امین شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:12 ب.ظ http://satnam.blogfa.com

پشت شیشه برف می بارد ...پشت شیشه برف می بارد ...در سکوت سینه ام دستی دانه ی اندوه می کارد...مو سپید اخر شدی ای برف تا سر انجامم چنین دیدی ...در دلم باریدی ای افسوس بر سر قبرم نباریدی!!!

مهشاد شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 07:17 ب.ظ http://WWW.MAHSHADar.BLOGFA.COM

سلام

کوتاه ولی زیبا بود مرسی

خوشحالم با وبتون اشنا شدم

عشق از ازلیست و تا ابد خواهد بود

جوینده عشق بی عدد خواهد بود

فردا که قیامت آشکارا گردد

هر دل که نه عاشق است رد خواهد بود .

بابای

Mat شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:18 ب.ظ http://zsagi.blogfa.com

شما هم زیبا مینویسید ... ممنون که به ما سر زدین ... ما بازم میایم به وبلاگتون ... فعلا

tini talker شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 09:52 ب.ظ http://www.deadly-space.persianblog.com/

زمان..........
انگار کلمات میخواهند با بی قالبیه ذهنم هماهنگ شوند...
ممنون برای نوشته ای که کمکم کرد.. که کمکم می کند.............

ایمان شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:10 ب.ظ http://i_soothing.persianblog.com

بر سنگ قبرم بنویسید :
یک جنگجو که نجنگید اما شکست خورد ...

نقره ای شنبه 5 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 11:43 ب.ظ

متاسفم ... ابدی نمی توان شد ...

مرسی....جالب ترین نظر بود....هرچند که با نظر من مخالف بود....

ونوس ومحمد یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:50 ق.ظ http://zendegimoon.blogsky.com

سلام
امشبتون بخیر.چطورید؟

غزل یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:28 ق.ظ http://imagicgirl.blogsky.com/

WOW چه پر طرفدار ، معمولا تو سایت با این تعداد خواننده کامنت نمی زارم ، اما شعر قبلیه به قول معروف به دلم نشست البته اینو نفهمیدم اما خب گفتم بگم که نگفته از دنیا نرم شعرت قشنگ بود
خوش بگذره

نسرین یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 12:26 ب.ظ http://bikarandarya.blogfa.com

امیدوارم این گرم سرخ به این زودی ها بر دیواره رگ هات دلمه نبنده

آب آتشگون یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 01:12 ب.ظ

دوستش نداشتم . پوچی مطلق. سعی کن همین الان دوستت داشته باشند . نه وقتی نیستی.
در ضمن سر میزنم اما اگر چند وقت گذشته کمتر بوده به خاطر اینه که خیلی سر حال نیستم. دوست ندارم موقعی که ناله هستم بقیه رو توش سهیم کنم.
راستی تنها بودن سخت نیست؟ ارضا کننده هست؟ خسته نمیشی؟ سعی کن یک مقداری محیطت رو عوض کنی تا روحیه ات هم عوض بشه.
شاد بنویس لطفا(هزار بار عاجزانه خواهش میکنم)

معاصر یکشنبه 6 خرداد‌ماه سال 1386 ساعت 05:13 ب.ظ http://www.jadehyekhial.blogfa.com

سلام سهند
بنواز ....
بسرای....
برقص........
هر کار میکنی زودتر
اپ کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد