این رخم کهنه
دوباره سر باز کرد
کرمها
کرمهای تنهایی
که از خوردن روحم فارغ شدند
به سراغ گوشت و پوستم آمدند
و تو نشنیدی
آوای مرا که در باد گم میشد
فردا بر فراز این ویرانه ها
کدامین تکه از حقیقت را خواهی جست؟
سهند
در اوار تنهایی های خانه ام
ساعت ۱۰ - ۱۵/۱۲/۸۵
.....................................................................................
۶ مارس ۱۹۲۸ در روستای آراکاتاکا در کلمبیا پسری به دنیا آمد که دوستانش او را گابو صدا میزنند
گابریل گارسیا مارکز از آوازه ی عالم گیر برخوردار است. در ۱۹۶۷ مشهورترین رمان رئالیسم جادویی (صد سال تنهایی ) را نوشت. (مشهورترین نه مهمترین یا بهترین)
و در این اثر زادگاهش را با نام جعلی ماکوندو جاویدان کرد.
شش هفت سال پیش شنیدم که او سرطان گرفته و به زودی دار فانی را وداع خواهد گفت..........
اما روزها و ماهها و سالها گذشتند و گابوی پیر همچنان در دنیا میان دوستداران بیشمارش ماند.
شاید او با شگرد شهرزاد قصه گو از چنگال مخوف مرگ در امان ماند. سرطان مسحور داستانهایش شد. نویسنده چیره دست هر شب برای مرگ قصه ای گفت.
و آن را نا تمام گذاشت تا مرگ برای شنیدن داستانش یک شب دیگر از جانش در گذرد.
و اگر شهرزاد هزار و یک شب جان خویش را از خشم و کینه ی شهریار محفوظ داشت ......گابو دو هراز و دو شب بلکه هم بیشتر با افسون افسانه هایش مرگ را به انتظار گذاشت
.........تولدت مبارک آقای نویسنده
گر بدین سان زیست باید پست
من چه بی شرمم اگر فانوس عمرم را به رسوائی نیاویزم
بر بلند کاج خشک کوچه بن بست
گر بدین سان زیست باید پاک
من چه ناپاکم اگر ننشانم از ایمان خود، چون کوه
یادگاری جاودانه بر طراز بی بقای خاک!
سلام عزیز. چقدر زود قضاوت کردید در مورد من! به خدا دیشب فقط چون باید آپ دیت میکردم اومدم یه مشکلی داشتم باید زود میرفتم. دیشب به هیچکی نتونستم سر بزنم . پاسخ کامنت تون رو که داده بودم. دیگه این فکر رو نکنید. باشه؟(ناراحت) . در ضمن پست تون بازم به دل من نشست مثل همیشه. ممنونم که میاید پیشم. به خدا خوشحال میشم همیشه. من رو ببخشید. همیشه شاد باشید و موفق. در پناه خدای یگانه.
سلام دوست عزیز ... نمیخوام با جمله ی کلیشه ای : وبلاگ خوبی دارید رفع تکلیف کنم اما چه کنم که به نظرم وبلاگ خوبی هست به ویژه اینکه نوشتهایت بدجوری من را به یاد صادق هدایت میاندازد ...بازهم به من سر بزن....موفق باشی عزیز
سلام عزیز. شما خیلی زیاد به من لطف دارید. خوشحالم که توی اون لیست نرفتم. خوبی از خودتونه اینجوریام که گفتید نیستم اگر هم میگید خوبم چون خودتون خوب میبینید جدی میگم.شاد و موفق باشید آقا سهند عزیز. یا حق.
یادمه آخرین باری که سر به وبلاگت زدم حداقل ۳ سال پیش بود
و اون هم برای این که از پرشین بلاگ نقل مکان کردی و دیگه احساس کردم خبری نیست و ردی از خودت به جا نذاشتی!
از خواندن وبلاگت واقعا لذت می برم...
ادامه بده....
سلام دوست عزیز
بازهم به من سر بزن....موفق باشی
سلام سلام .مرسی از لطف شما عزیز. موفق و شاد باشید. یا حق.